ایران نازنینم

حدود دو ماه است که بی بی عشق ایران زمین پیام جدیدش را در قالب ترانه ای دلنشین به هموطنانی که پنج سال بیقرار و چشم انتظار بازگشتش بودند تقدیم کرده است. پیامی که همچون نام او سوزان و روشن است :

 

من و تو   من و تو    من و تو    من و تو    من و تو   ....

سوزان و آتشینم          ای نور سرزمینم

برخیز و روشنم کن              ایران نازنینم

از شوق نو رسیدن      خاموشم از رمیدن

برخیز و بنگر این دل           افتاده ار تپیدن

بشنو ندای یاران              فریاد لاله کاران

شمشیر شیر سرخم         دختر کوچ باران

خشکم ولی طلایی         پژمرده تا رهایی

برخیز و تازه ام کن       تا مانده یک صدایی

من و تو دختر یک سرزمینیم       کمک کن داغ یکدیگر نبینیم

به فردا دل بدیم شاید که فردا     از ایران دسته دسته گل بچینیم

از ایران دسته دسته گل بچینیم

با صد حماسه در سر      بی پشت و یار و یاور

افتاده ام به زانو                در جستجوی مادر

چه خوبه وقت دیدن         خاک تو سر کشیدن

جون کندن آسونتره               تا از تو دل بریدن

من و تو    من و تو     من و تو ...

من و تو دختر یک سرزمینیم        کمک کن داغ یکدیگر نبینیم

به فردا دل بدیم شاید که فردا     از ایران دسته دسته گل بچینیم

  از ایران دسته دسته گل بچینیم

بله دوستان آنچه خواندید متن ترانه ایران نازنینم بود که شاعر با استعدادمان مسعود آذر پس از گوش سپردن به احساسات پاک سوزان عزیز نسبت به هموطنانش و قصه دلتنگی چندین ساله اش سروده است.

ترانه ای که هر ایرانی با شنیدنش جایگاه خود را در آن پیدا میکند گوئی به ندای درون خود گوش سپرده است، به نجوای دل شکسته اش که  او را به راهی تازه برای رسیدن به خواسته های بر حقش هدایت میکند راهی صلح آمیز و بدون خونریزی.

این ترانه هم خطاب به کودکان و جوانان این گلهای نوشکفته و در حال رشد سرزمینمان و هم خطاب به پدران و مادرانیست که همچون باغبانانی دلسوز به پرورش آنها مشغولند، تا همه با هم با همکاری و همدلی ایرانی بهتر برای نسل آینده بسازند طوری که شاهد داغ  عزیزانمان نباشیم چه داغ لاله کاران و چه داغ مردگان متحرک

او از مادران و زنان دلیر ایرانی میگوید که شمشیر حقیقی کشوری هستند که در دنیا آن را با نماد شیر میشناسند و از دختران پاک و با استعدادی یاد میکند که همچون کوچ باران در حال خدمت به هموطنانشان می باشند، ولی خود تحت نا مهربانی و شلاق صاعقه ها قرار دارند

.

 و فریاد میزند من و تو دختر یک سرزمینیم کمک کن داغ یکدیگر نبینیم به فردا دل بدیم شاید که فردا از ایران دسته دسته گل بچینیم . همان فردایی که گلهای ایران زمین پس از مقاومت در برابر تند باد حوادث به لطف نیروی امید و حمایت باغبانان با تجربه، بدون پرپر شدن  فصل چیدنشان فرا رسیده است.  اکنون جایگاه آنها گلدانهایی زرین در جای جای خانه میهن است. آنان هستند که خانه کهن خود را مملو از عطر عشق میکنند تا بدون داغ دیدن به آنچه شایسته نژاد آریایی مان هست برسیم، نژادی طلایی که هر چند گرد و غبار حوادث روی آن نشسته ولی صدای سوگندی که سالها پیش به خدا دادیمش همچنان طنین انداز است.

آری این یکی از صدها حماسه ای است که بی بی عشق در سر دارد پس با تلاش و همبستگی خود او را بدون یار و یاور نگذاریم.

 

دوستان میتوانند برای مشاهده سایر اطلاعات این ویدئو به مطلب پایان فیلمبرداری اولین ویدئو آلبوم جدید مراجعه نمایند

 

 باز هم به پایان یکی دیگر از پستهای مجله سوزان روشن نزدیک میشویم

قبل از خداحافظی دوست دارم یکبار دیگر این ترانه پر معنی را با صدای گرم سوزان روشن بشنوید، اینبار با دقت بیشتر به متن شعر و زیر و بم های صدا گوش بسپارید و در پایان با تعبیر خود به جایگاهتان در این ترانه و وظیفه ای که در قبال کشور و هموطنانتان دارید دست یابید

.

به امید خدا پست بعدی مجله را در روز شنبه سوم دی ماه آماده خواهم کرد البته همانطوری که قبلا گقتم اگر توی این فاصله ویدیو، آهنگ یا کنسرت جدیدی آماده شد بلافاصله مطلبی مرتبط با آن در مجله نوشته و خبر این مطلب را از طریق گروه دوستداران سوزان روشن به تمام اعضاء اعلام خواهم کرد

شاد، سالم و سرفراز باشید   و خدا نگهدار